کبوتر - صدای سخن عشق...

کبوتر - صدای سخن عشق...
دانش، فراوان است و کردار، اندک . [امام علی علیه السلام]
کبوتر - صدای سخن عشق...
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  •  

    کبوتر     

     

    هر روز در سکوت خیابان دوردست

    روی ردیف نازکی از سیم می نشست

    وقتی کبوتران حرم چرخ می زدند

    یک بغض کهنه توی گلو داشت...می شکست

    ابری سپید از سر گلدسته می پرید

    -جمع کبوتران خوش آواز خود پرست

    آنها که فکر دانه و آبند و این حرم

    جایی که هرچقدر بخواهند دانه هست

    آنها برای حاجتشان بال می زنند

    اصلا یکی به عشق تو آقا پریده است؟

    رعدی زد آسمان و ترک خورد ناگهان

    از غصهء کلاغ، کلاغی که عاشقست

    ابر سپید چرخ زد و تکه پاره شد

    هرجا کبوتری به زمین رفت و بال بست

    باران گرفت - بغض خدا هم شکسته بود

    اما کلاغ روی همان ارتفاع پست

    آهسته گفت: من که کبوتر نمی شوم

    اما دلم به دیدن گلدسته ات خوشست

     



    MAHDIEH BIDRANGI ::: پنج شنبه 85/7/6::: ساعت 2:28 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 3
    کل بازدید :23304

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    کبوتر - صدای سخن عشق...

    >>لوگوی دوستان<<

    >>قیمت روزانه ارز و طلا<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<